یادداشت روز
کاستیها و ظرفیتهای کنشگری ژئوپلیتیکی اروپا در عرصه جهانی
در چارچوب تجزیه و تحلیل ابزارهای سیاست خارجی، اتحادیه اروپا از برخی جهات مانند تجارت بینالملل؛ رژیمهای تحریمی و کمکهای توسعهای و از همه مهمتر توان هنجارسازی همچنان یک قدرت جهانی است.
به نظر میرسد تعینات ساختاری و روندهایی، موجب تضعیف جایگاه ژئوپلیتیکی اروپا در عرصه نظام بینالملل شدهاند ازجمله تضعیف نظم لیبرال در عرصه نظام بینالملل؛ بازگشت عصر رقابتهای ژئوپلیتیکی؛ کم توفیقی اروپا در برسازی یک سیاست خارجی مشترک و هماهنگ؛ تحولات ژئوپلیتیکی حوزه همسایگی اروپا؛ ضعفهای اساسی در حوزه نظامی و دفاعی و قفلشدگی پولی اروپا در نظام دلار پایه نظام بینالملل. با این وجود در چارچوب تجزیه و تحلیل ابزارهای سیاست خارجی، اتحادیه اروپا از برخی جهات مانند تجارت بینالملل؛ رژیمهای تحریمی و کمکهای توسعهای و از همه مهمتر توان قاعده سازی و هنجار سازی همچنان یک قدرت جهانی است.
کاستیهای کنشگری ژئوپلیتیکی اروپا در عرصه جهانی
به نظر میرسد برخی تعینات ساختاری و روندها موجب تضعیف جایگاه ژئوپلیتیکی اروپا در عرصه نظام بینالملل شدهاند. تضعیف نظم لیبرال در عرصه نظام بین الملل از جمله متاثر از مواجهه اروپا و جهان با چین برخاسته، آمریکای جدیدی که به نظم لیبرال جهان کم اعتنا شده است، روسیه جدید و از منظر ژئوپلیتیکی کنشگرتر و ترکیه جدید، یکی از این عوامل است. بازگشت عصر رقابتهای ژئوپلیتیکی و مواجهه اروپا با الگوی در حال تثبیت یعنی الگوی رقابت و اخیرا هماوردی ژئوپلیتیکی و اقتصادی آمریکا و چین به عنوان مهمترین برسازنده پویشهای بین المللی و پر مخاطره برای اروپا نیز مسئله قابل توجهی است. گیر افتادن اروپا بر سر پرونده شرکت هواوی بین آمریکا و چین، یکی از قرینههای تاثیر تثبیت الگوی مورد اشاره بر اروپا بوده است. کم توفیقی اروپا در برسازی یک سیاست خارجی مشترک و هماهنگ و استمرار تفوق نسبی ملاحظات ملی بر ملاحظات اروپایی و ضعف تفکر استراتژیک نیز البته سدی در برابر کنشگری جهانی اروپا بوده است. تحولات ژئوپلیتیکی حوزه همسایگی اروپا را نیز نباید از نظر دور داشت. تحولاتی که تمرکز بر دغدغههای امنیتی و ثبات سازی و تاب آوری اروپا را جایگزین بلندپردازی هنجاری و نهادی اروپا در منطقه همسایگی اروپا کرد. (از جمله در منطقه غرب آسیا)
ضعفهای اساسی اروپا در حوزه نظامی و دفاعی و نیاز مستمر اروپا به چتر امنیت ساز آمریکا نیز از منظر اهمیت توان بالای نظامی و دفاعی به عنوان پیش شرط کنشگری ژئوپلتیکی در عرصه جهانی نقطه قابل تاملی است. قفل شدگی پولی اروپا در نظام دلار پایه نظام بین الملل که اهرم فشار بزرگی در اختیار آمریکا قرار میدهد نیز سطح و عمق کنشگری اروپا را متاثر ساخته است.
ظرفیتهای کنشگری ژئوپلیتیکی اروپا
درک و آگاهی از کاستیهای کنشگری ژئوپلیتیکی اروپا در عرصه جهانی به معنای دست کم گرفتن ظرفیتهای کنشگری ژئوپلیتیکی اروپا نیست. در واقع، در چارچوب تجزیه و تحلیل ابزارهای سیاست خارجی، اتحادیه اروپا از برخی جهات مانند تجارت بینالملل؛ رژیمهای تحریمی و کمکهای توسعهای و از همه مهمتر توان قاعده سازی همچنان یک قدرت جهانی است.
اروپا بزرگترین قدرت تجاری جهان است و حدود ۱۷ درصد تجارت جهانی کالا و خدمات در سال ۲۰۱۸ متعلق به اروپا بوده است. در ضمن حوزه تجارت، از جمله حوزههای رفتار بلوکی موفق اروپا است. به عنوان مثال موافقت نامههای اخیر به ویژه آنهایی که اتحادیه اروپا با ژاپن و بلوک تجاری آمریکای جنوبی یعنی مرکوسور منعقد کرده است واجد اهمیت ژئوپلیتیکی هستند چرا که مشارکتهای بین المللی را در مواجهه با سیاست ملی گرایی اقتصادی آمریکا بر میسازد. تحریمها نیز امروزه به یکی از ابزارهای کنشگری و قدرت سخت اروپا بدل شده اند و در حدود یک دهه گذشته، ۳۳ کشور توسط اروپا تحریم شده اند. به عنوان مثال در مورد روسیه، ایران و سوریه، اروپا رژیمهای تحریمی دربرگیرنده بخشهای مالی و انرژی را تحمیل کرده است و تحمیل میکند. کمکهای توسعهای نیز یکی از ابزارهای قدرتمند اعمال نفوذ اروپا در عرصه جهانی بوده اند. اروپا بزرگترین اهدا کننده کمکهای توسعهای در جهان است (بالغ بر ۱۵ میلیارد دلار در سال) و به همان نسبت بر ساختارهای تصمیم سازی کشورهای هدف اثر میگذارد. توان قاعده ساز اروپا نیز یکی از عوامل کنشگری اروپا است. در واقع حضور فعال اروپا و قدرتهای اروپایی در نهادهای بین المللی، چون شورای امنیت، گروه بیست و گروه هفت، اروپا را به ویژه در دوران ترامپ به یکی از فعالترین قاعده نویسان عرصه بین الملل بدل ساخته است. شاهد مثال این مسئله تلاش اروپا در بر کرسی نشان دادن تفسیر خود از کنشگری موشکی ایران است. بریتانیا، فرانسه و آلمان در تفسیری درباره سلاحهای با قابلیت حمل کلاهک هستهای سندی به شورای امنیت سازمان ملل داده اند که بر اساس آن هر موشکی که قادر به حمل ۵۰۰ کیلوگرم کلاهک جنگی باشد و با این وزن کلاهک بتواند ۳۰۰ کیلومتر حرکت کند، قادر است کلاهک اتمی حمل کند و مشمول محدودیت قطعنامه ۲۲۳۱ است. بر اساس این تفسیر، چون تمامی موشکهای بالستیک ایران دارای توان حمل کلاهک ۵۰۰ کیلویی و حرکت ۳۰۰ کیلومتری هستند، آزمایشهای صورت گرفته توسط ایران نقض قطعنامه ۲۲۳۱ است.
ره آورد
به نظر میرسد در نگاه به توان کنشگری جهانی اروپا به ویژه از منظر منافع ملی و امنیتی کشورمان نباید دچار افراط و تفریط شد. در واقع آگاهی همزمان از ضعفهای ژئوپلیتیکی و ظرفیتهای کنشگری جهانی اروپا به شناخت تهدیدات و فرصتهای اروپا برای ایران یاری میرساند. به عنوان مثال بر خلاف ضعف کنشگری مشترک سیاست خارجی در اروپا، پرونده ایران از معدود پروندههای کنش بلوکی نسبتا موفق اروپا بوده است که میتواند پیامدهای مثبت و منفی برای ایران به همراه داشته باشد. در ضمن اتحادیه اروپا در مواجهه با کشورهایی، چون ایران همچنان از قدرت سلبی قابل توجهی برخوردار است. این مسئله به ویژه در حوزه احتمال همگرا شدن رژیم تحریمی اروپا و آمریکا برای ایران واجد اهمیت خواهد بود. این نکته از آنجا اهمیت مییابد که بر اساس پژوهشهای صورت گرفته، توفیق کامل سیاست فشار حداکثری آمریکا در قبال کشورها به همراهی اروپا نیاز دارد. در ضمن وابستگی اروپا به چتر امنیت ساز آمریکا هم برای ایران واجد پیامد امنیتی است و پیگیری سیاست مستقل را برای اروپا دچار محدودیت کرده و خواهد کرد.
نویسند: حسین مفیدی احمدی پژوهشگر مسائل بین الملل |
|