غربت و مظلومیت، رشتهاى است پیوسته، از غدیر تا کربلا و از کربلا تا غیبت
با شهادت یازدهمین پیشواى شیعیان ، فصل بهرهمندى انسانها از امام ظاهر به پایان رسید و در پى آن دورانى بسیار مهّم در زندگى پیروان اهل بیت پیش آمد.
به گزارش خبرگزاری صداوسیمای مرکز سیستان و بلوچستان ،امام حسن عسکری علیه السلام در روز جمعه هشتم ربیع الثانی سال 232 در مدینه منوّره دیده به جهان گشود.
پدر بزرگوار آن حضرت امام هادی علیه السلام و مادر گرامی اش با نام های سلیل، حدیث و سوسن شناخته می شود.
مدت امامتِ امام حسن عسکری علیه السلام شش سال بود که از سال 254 آغاز شد و در سال 260 با شهادت آن حضرت پایان یافت.
آن حضرت در طول زندگانی و به ویژه در دوران امامت خویش، به واسطه مبارزه با طاغوت های زمان، در تبعید و زندان و تحت نظر خلفای وقت به سر می برد و سرانجام در هشتم ربیع الاوّل سال 260 و در 28 سالگی، در شهر سامرا و به دستور احمد مُعتَمد، پانزدهمین خلیفه ستمگر عباسی مسموم شد و به شهادت رسید. (تبریزی، 1381: 15)
خلفای عباسی از هرگونه اعمال فشار و محدودیت بر پیشوایان معصوم دریغ نمی کردند و این فشارها در عصر امام جواد، امام هادی و امام عسکری علیهما السلام به اوج خود رسید.
شدت این فشارها به قدری بود که سه پیشوای بزرگ شیعه که در مرکز حکومت؛ یعنی شهر سامرا می زیستند، با عمر کوتاهی جام شهادت نوشیدند؛ امام جواد علیه السلام در 25 سالگی، امام هادی علیه السلام در 41 سالگی و امام حسن عسکری علیه السلام در 28 سالگی که جمعاً 94 سال می شود.
این مسئله، از شدت فشارها و صدمات رسیده بر آن بزرگواران حکایت دارد، ولی در این میان، فشارها و محدودیت های زمان امام حسن عسکری علیه السلام به از دو پیشوای دیگر بیشتر بود.
یکی از دشوارترین روزگارها در عصر امامت، دوران امامت امام حسن عسکری علیه السلام بوده است.
در آن زمان، فتنه های فراوانی رخ داد و شبهه های زیادی درباره امامت آن حضرت پدید آمد؛ به گونه ای که تنها عده ای اندک از دوستان و یاران خاص ایشان عقیده و ایمان خالص و ناب خود را از گردباد فتنه ها و توفان شبهه ها ایمن نگه داشتند و تا پایان عمر بر اعتقاد به امامت آن حضرت باقی ماندند.
تدبیرهای شگرفی که آن حضرت برای حفظ جایگاه امامت و راهنمایی امت و حفظ جان شیعیان ـ به رغم آن همه وسوسه ها و دسیسه ها و دشمنی ها ـ به کار برد، خواندنی و شگفتانگیز است.
آگاهی از این تدبیرها، برگی است از دفتر امام شناسی و معرفت به چگونگی انجام رسالت آن حضرت در آن روزگار دشوار.
بر اساس تحقیق یکی از دانشمندان معاصر، از کرامات و گزارش های غیبی و اقدامات شگفت امام حسن عسکری علیه السلام، بیش از صد مورد نقل شده است.
به نظر می رسد علت این مسئله، شرایط نامساعد و جوّ پراختناقی بود که امام یازدهم و پدرش امام هادی علیه السلام، در آن زندگی می کردند؛ زیرا از وقتی امام هادی علیه السلام از سر اجبار به سامرا منتقل گردید، به شدت تحت مراقبت بود. ازاین رو، امکان معرفی فرزندش «حسن» به عموم شیعیان در مقام امام بعدی وجود نداشت و اصولاً این کار، حیات او را از سوی حکومت وقت، با خطر روبه رو میساخت.
به همین دلیل، کار معرفی امام عسکری علیه السلام به شیعیان و گواه گرفتن آنان در این خصوص، در ماه های پایانی عمر امام هادی علیه السلام صورت گرفت؛ به طوری که هنگام رحلت آن حضرت، هنوز بسیاری از شیعیان از امامت امام حسن عسکری علیه السلام آگاهی نداشتند.
این تردیدها به حدی بود که امام در پاسخ گروهی از شیعیان، با آزردگی نوشت: «هیچ یک از پدرانم، مانند من، گرفتار شک و تزلزل شیعیان در امر امامت نشده اند». (پیشوایی، 1378: 644 و 645)
در چنین زمینه ای بود که خداوند، وجود مقدس حضرت ولی عصر را به جهان و جهانیان و به ویژه جامعه تشیع کرامت فرمود و تکلیف مسئله امامت را ـ که نزد خداوند روشن بود ـ از نظر ظاهری نیز به سیر مقدّر و طبیعی خود ادامه داد. به یقین مولودی در اسلام، مبارک تر از این مولود، پا به جهان ننهاد! (نک: مدرسی، 1386: 147 ـ 150)
با شهادت یازدهمین پیشواى شیعیان در هشتم ربیع الاول سال 260 هجرى در حالى که بیش از پنج بهار از عمر آخرین ذخیره الهى سپرى نشده بود، فصل بهرهمندى انسانها از امام ظاهر به پایان رسید و در پى آن دورانى بسیار مهّم در زندگى پیروان اهل بیت پیش آمد.
این دوران همزمان با دو رخداد مهمّ آغاز شد، نخست: رسیدن آخرین حجّت الهى به مقام امامت؛ دیگر: قرار گرفتن آنحضرت در پرده پنهانزیستى. اگرچه برگزیدگانى از شیعه براى این مرحله آمادگى کامل داشتند، اما مىبایست هر دو رخداد (امامت و غیبت)، براى عموم شیعیان به اثبات برسد، چراکه حضرت مهدى(عج) نخستین روز امامت را در حالى آغاز کرد، که جز افرادى اندک، که پیش از آن، در دوره امام عسکرى(ع) ایشان را دیده بودند، کسى او را ندیده بود.
او باید حاضر مىشد و امامت خود را به اثبات مىرساند اما چگونه؟!!آیا کسى حرف کودکى 5 ساله راقبول دارد؟
پیشتر امام حسن عسکرى(ع) این روز را پیشبینى کرده بود وتدابیرى براى آن اندیشیده بود: مثلا طبق گفته تاریخ، امام حسن عسکرى(ع) قبل از شهادت خود سه نشانه وعلامت را براى یار دیرینه خود ابوالادیان بیان مىکند که هرکس هنگام شهادتش آن نشانهها را داشته باشد، او امام وجانشین وى خواهد بود. آن سه نشانه از این قرار بودند:
1- کسىکه بر پیکر امام نماز بخواند.
2- کسىکه جواب نامهها را از ابوالادیان طلب کند.
3- کسىکه از اموال و همیان خبر دهد.
غربت و مظلومیت، رشتهاى است پیوسته، از غدیر تا کربلا و از کربلا تا غیبت.
آنچنانکه در برخى روایات ازجمله روایتى که امام رضا(ع) از پدر بزرگوارشان منقول از از رسول خدا(ص) در مورد امامت فرزندشان امام جواد(ع) و اینکه امام زمان که از نسل آنحضرت بود، بیان فرمودهاند، آمده، امام زمان را «الطرید الشرید» (یعنى مطرود گریزان) نامیدهاند و نیز بنا به روایتى خود امام زمان(عج) امر امام عسکرى(ع) به ایشان مبنى بر لزوم زندگى به دور ازمردم و در بیابان را مطرح نمودهاند.
آنها که آرزو داشتند در سال دهم هجرى، در سایهسار تک درخت وادى جحفه بودند تا با صاحب غدیر بیعت کنند، امروز باید با حجت معبود، مهدى موعود بیعت کنند و هرچه در توان دارند، از یارى امام زمان خود دریغ ندارند؛ چنانکه امام صادق(ع) آرزوى خود را اینچنین اعلام مىفرمایند که «لو ادرکته لخدمته ایام حیاتى.»
مقام معظم رهبرى درباره انتظار فرج و شرایط منتظران مىفرماید: «منتظران صاحب الزمان، به منور شدن چشمانداز زندگى بشر و پایان دوران ظلم و تجاوز امید دارند و جنایات ستم و تزویر سردمداران استکبار جهانى، نمىتواند چشمه امید را در دلهاى آنان خاموش کند.
منتظران حجت تردیدى ندارند که روزگار ظلم و طغیان و تجاوز سرانجام به پایان خواهد رسید و قدرت قاهره حق، همه قلههاى فساد و تعدى را از بین خواهد برد.
ما اعتقاد داریم که با ظهور مهدى موعود(ع)، اندیشه و عقول بشرى از همیشه خلاقتر خواهد بود و صلح و امنیت کامل در مقیاس جهانى آن بهوجود خواهد آمد و ما براى چنین دورانى باید تلاش کنیم تا جهان روزبهروز به این عصر آرمانى نزدیکتر شود.»
نهم ربیع الاول، آغاز امامت امام زمان(عج) مبارک باد.
نهم ربیع الاول، نه تنها نخستین روز امامت امام عصر علیه السلام است بلکه آغاز دورهای حیاتی و مهم در تاریخ شیعه نیز به شمار میرود.
در جلد ۲۷ وسایل الشیعه، صفحه ی ۱۳۱ از امام حسن عسگری(ع) نقل شده است؛از میان فقها کسی که محافظ روح خود است، از دین حفاظت می کند، با هوای نفس خود مخالف است و مطیع امر مولای خود می باشد، مردم باید از او تقلید کنند؛ همچنین امام زمام(عج) نیز می فرماید: باید در جریانات به راویان حدیث مراجعه کنید؛ راویان حدیث نیز همان کارشناسان دین هستند و این دو سخن از امامان بزرگوار ما ادله ای است برای اثبات ولایت فقیه.