پخش زنده
امروز: -
هدف اصلی رژیم صهیونیستی در سوریه، شکل گیری جنگ بی پایان مشابه جنگ افغانستان است تا در نزدیکی مرزهای جولان و در جنوب غربی سوریه بتواند منطقه حائل ایجاد کند.
به گزارش خبرگزاری صدا و سیما ، برنامه گفتگوی ویژه خبری با حضور دو تن از کارشناسان به بررسی آینده سوریه و تحولات غرب آسیا پرداخت و به پرسش ها پاسخ داد.
سؤال: آقای کمیلی، ما میخواهیم در ابتدا یک تصویر کلی از اوضاع منطقه داشته باشیم. بخصوص غزه و سوریه و لبنان و ارتباط این موضوعات با همدیگر. وقتی نگاه میکنیم از یک طرف محاصره غزه را داریم، از یک طرف محاصره اردوگاه جنین را داریم، از یک طرف بحث تداوم کشتار مردم غزه را داریم توسط رژیم صهیونی و همینطور عملیات گردانهای القسام را علیه صهیونیستها در نوار غزه. بفرمایید تحولات منطقه به چه سمت و سویی پیش میرود و اینکه چیزی که به نظر میرسد اسرائیل خیلی عجله دارد برای اینکه به آتش بس برسد. شما تحلیل تان را بفرمایید؟
آقای علیرضا کمیلی، دبیر اتحادیه بین المللی امت واحده: بعد از ماجراهایی که در سوریه اتفاق افتاد، معادلات منطقه پیچیدهتر شد. پیچیده بود، ضرباهنگ بسیار بالایی داشت، پیچیدگی آن بالا رفت، به دلایل مختلف که درباره آنها صحبت خواهیم کرد. در داخل غزه به نظر میرسد، همانطور که اشاره کردید یک فشار جدی روی مردم است. این منجر شده است به اینکه بدنه حماس تصمیم گرفته است که مجدداً به طور جدی در مصر وارد مذاکره شود. در مصر مذاکرات جلو رفته است. در بعضی از بندها همچنان دچار اختلاف هستند، مسئله اینکه کجاها را باید تخلیه کنند، به نظر میرسد که تا حدی دارند در آن مصامحه میکنند. قبلاً درباره این صحبت میشد که باید کل غزه را تخلیه کنند، الان در دو مرحله مسئله فیلادلفیا مطرح شده است بالاخره شرایط خیلی شرایط بغرنجی است، یعنی شاید اگر کوتاهیهای فضای بین الملل و کشورهای منطقه نبود، این حجم از فشار نمیآمد. ما فقط بیش از ۲ ماه است که در شمال غزه شاهد کشتار علنی هستیم، شاهد یک برنامه کاملاً علنی گرسنگی برای مردم شمال هستیم. عمده آنها را بیرون کردهاند و برنامه دارند آنجا شهرکهایی بسازند. به نظر میرسد نتانیاهو و رژیم صهیونیستی دنبال یک دستاور ملموس در غزه است، به این خاطر که همچنان متهم است به اینکه نتوانسته است آن سه مؤلفه پیروزی خودش در غزه را محقق کند. همچنان الان یکی از بندهای مذاکرات این است که وضعیت حماس بعد از آتش بس چه خواهد شد. یعنی کسی درباره اینکه حماسی وجود نخواهد داشت، صحبت نمیکند. اینکه چه سهم و چه نقشی در دولت خواهد داشت، آیا دولت خودگردان مدیریت را بعهده میگیرد. یعنی همچنان بعنوان یک واقعیت ملموس هدف اصلی که نتانیاهو اعلام کرده بود که باید حماس را از بین ببرد، اسیرهای خودش را آزاد کند و دولت را در آنجا تغییر بدهد، همچنان اینها را نتوانسته است که محقق کند؛ لذا فقط در خود پرونده غزه ما این همه موضوع و مسئله داریم. امروز دو سه عملیات ویژه انجام دادند بچههای مقاومت و این نشان میدهد همچنان بدنههای اینها زنده است. رفته از نقطه صفر یک تک تیرانداز را گرفته است و کشته است و لباس او را پوشیده است و بین شش تا از نیروهای آنها عملیات استشهادی انجام داده است. یک همچنین آمادگیهایی بعد از یکسال و نیم از این ماجرا نشان دهنده این است که ماجرای مقاومت در غزه توانسته است آن اهدافی که اعلام کرده است را با وجود همه سختیهایی که روی مردم عادی آمده است، محقق کند. این یک بخشی از پرونده است، حالا درباره ارتباط آن با سوریه و لبنان اینکه ماجرای لبنان به لحاظ داخلی تحت تأثیر موضوعات سوریه تا حدی قرار گرفته است. یعنی بعد از اتفاقات سوریه بخشی از مخالفین حزب الله دارند حرف از خلع سلاح حزب الله میزنند. هنوز چیز جدی وجود ندارند، دارند بعد از خلأ وجود سیدحسن دارند رئیس جمهور جدید را به سمت تعیین این میروند که قبلاً حزب الله یک نقش جدی را در این ماجرا ایفا میکرده است. گفتوگوها و زمزمههایی دارد مطرح میشود، از این طرف اسرائیلیها یک مقدار بالا آمدهاند و یک اشرافی را دارند ایجاد میکنند و دنبال این هستند که اشراف خودشان را در لبنان بالا ببرند. زمزمهها بر سر اینکه بعد از ۶۰ روز چه اتفاقی خواهد افتاد، من خیلی تیتروار موارد را میشمارم، هنوز دو سه منطقه همچنان اسرائیلیها به طور جدی همچنان در جنوب لبنان حضور دارند و تخلیه نکردهاند، آیا بعد از ۶۰ روز تخلیه خواهند یا نه، این منجر به یکسری درگیریها خواهد شد. کلی موارد نقض را حزب الله اعلام کرده است هنوز کمیتهای که قرار بود امریکا و اروپا برای بررسی موارد نقض شکل بدهند، شکل نگرفته است. موضوعات متعددی است و مسئله سوریه هم که هر روز ما داریم اخبار جدیدی از آن میشنویم و به نظر میرسد که یک معادلات جدیدی را دارد رقم میزند که ترجیح میدهم در بخشی به صورت مفصل درباره تأییدها و فرصتهای داخلی سوریه عرض کنم.
سؤال: آقای مجیدی، حدود دو هفته از سقوط بشار اسد گذشته است و دولت سوریه، دولتی که رئیس آن بشار اسد بود. الان دیگر با اینکه تحولات همچنان در سوریه ادامه دارد، با توجه به اینکه ما یک زمان دو هفتهای را سپری کردهایم، شاید بهتر بتوانیم درخصوص تحولات سوریه اظهارنظر کنیم. چرا بشار اسد و نظام سیاسی سوریه با این سرعت سقوط کرد؟
علیرضا مجیدی، کارشناس غرب آسیا: واقعیت در مورد علل سقوط سریع آقای بشار اسد، باید به چند نکته توجه کرد. اولین نکته این است که برداشت نظام اسد از آنچه در ۲۰۱۱ رخ داد و در ادامه سالها سوریه درگیر آن بود، صرفاً نقش فتنه خارجی بود و درحالی که اساساً نقشه خارجی وقتی اثرگذار است که یکسری زمینههای داخلی وجود داشته باشد ولی زمینههای داخلی در این سالها علاج نشده است.
سؤال: زمینههای داخلی چه چیزهایی بودند؟ مثل همین تحریمها و شرایط اقتصادی؟
مجیدی: تحریمها متأخر است، اوج تحریمها از سال ۲۰۲۰ با قانون قیصر شروع شد. درحالی که از سال ۲۰۱۱ اگر بخواهیم عناوین کلی بگوییم، مثلاً ما در سوریه در داخل نخبگان هیئت حاکمه یک شکافی داشتیم با بیان داخلی سوریه به آن میگویند هرس القدیم و هرس الجدید، کسانی که میراث دار دوره حافظ اسد بودند و در این دوره به مجموعه عللی نفوذشان را از دست داده بودند، این یک شکاف بود. یک شکاف در حوزه سیاست خارجی بود که بشار اسد، حافظ اسد ویژگی که داشت موازنه ایجاد میکرد مثلاً بین ایران و عربستان و بین یکسری ملاحظات، بشار در آن زمینه موفق نبود، بشار در عوض در یک زمینه در دهه اول دوران حکمرانی اش واقعاً موفق بود، آن هم توسعه اقتصادی سوریه بود. طبقه متوسط سوریه خیلی رشد کرد که همین هم ضامن بقای او در دوره جنگ شد. اما در شروع بحران این عدم توازن وجود داشت که توسعه اقتصادی رخ داد، اما به تناسب با آن توسعه سیاسی رخ نداده بود و مجموعه علل دیگری. آن علل داخلی مانده بود، اتفاقی که در این سالها افتاد این بود که بشار اسد در چند زمینه ناکام ماند. اولین آن فشار اقتصادی خیلی شدیدی بود که باعث شده بود سوریه دچار فروپاشی اقتصادی شود. وقتی جنگ داخلی سوریه شروع شد، قیمت هر دلار تقریباً معادل ۵۰ لیر سوریه بود. زمانی که بشار اسد سقوط کرد، قیمت هر دلار تقریباً ۲۴ هزار لیر بود. ببینید چه نسبتی، چه فاجعهای رخ داده بود. بیش از ۸۰ درصد از جمعیت آن زیر خز فقر زندگی میکردند، به جز سه محله خاص، بقیه محلههای خود دمشق پایتخت، از ۲۴ ساعت فقط ۳ ساعت برق داشتند، این واقعاً نکته مهمی بود، حساب کنید بقیه کشور چه وضعیتی داشتند.
سؤال: و خیلی از زیرساختها هم که از بین رفتهاند؟
مجیدی: بله. نکته بعدی همین است، مسئله زیرساختها و نابودی زیرساختها در دوران جنگ بود. هزینه بازسازی برآوردهای که میشد، بالغ بر ۴۰۰ میلیارد دلار بود. در آن اوضاع اقتصادی که دائم داشت اوضاع بدتر میشد، هیچ چشم اندازی برای بازسازی هم وجود نداشت. اینها یک بخشی از علتها بود، یک بخش دیگر اینکه به مرور نیروی نظامی حکومت وقت، به جهت مجموعه علتهایی که مشکلات اقتصادی هم است، اصولاً از نگاه مبارزه و جنگ فاصله گرفت. یعنی از مارس ۲۰۲۰ تا این عملیات میشد نوامبر ۲۰۲۴ میشود ۴ سال و ۸ ماه، بیش از یک سوم کشور خارج از سیطره دولت بود. هیچکس ارادهای برای جنگ نداشت، برعکس نوع نظامیان دو شغل و سه شغل شده بودند و متأسفانه الان میشود گفت یکی از مسائلی که معروف بود در سوریه، این بود که کار نظامیان این بود که ماشینهایی که عبور میکردند را در مکانهای ایست بازرسی متوقف میکردند تا حق عبور از آنها بگیرند.
سؤال: خیلی حقوق شان پایین بوده است؟
مجیدی: بله به این طریق جبران میکردند. این مشخص است که فضای درستی نبوده است. در این فضا وقتی مقاومت در لبنان درگیر جنگ شده بود، طبعاً حضور مقاومت هم در سوریه کاهش پیدا کرد و اینجا خلأهایی درست میشد که آن خلأها را باید نظامیان سوری پر میکردند، اما چنین اتفاقی نیفتاد و در ادامه شاهد این بودیم. ببینید این عملیاتی که از حومه حلب شروع شد، عملیاتی بود که ایده اولیه اش در حد حمله به حلب بود. عقبه اش برمی گردد به مارس ۲۰۲۳، ۲۰ ماه قبل از این عملیات. ولی جالب بود با این وجود دو ماه قبل نیروهای مقاومت اسلامی لبنان به جنوب لبنان رفته بودند، ارتش سوریه دوباره خودش را برای این سناریو آماده نکرده بود و وقتی که آن فضا در حلب به آن سرعت سقوط کرد، این زلزلهای انگار اذهان ایجاد شد که یک دومینویی راه افتاده است و بخش مهمی از ارتش بنایی بر جنگیدن ندارند. در این فضا وضعیتی پیش آمد که در ادامه شاهد بودیم و آن اتفاقات افتاد. بله در شمال حماء ۴ روز، واقعاً جنگ شدید درجریان بود. اما اتفاقی که افتاد، در همان اثناء در جنوب سوریه، در حومه دمشق، مناطقی مثل قلمون و وادی برده و غیره، اما در اوج آن در جنوب سوریه استان قنیطره و صبیدا گروههای مسلح سلاح هایشان را بیرون آوردند. آن هستههای شورشی مسلح که از قدیم مانده بودند و طی تسویه سازش در آن منطقه مانده بودند، سلاح هایشان را بیرون آوردند و ارتش سوریه هم فوراً عقب نشینی کرد، ناگهان با چند جبهه مواجه شدند. اینجا بود که آن اتفاقات در دمشق افتاد و بخش مهمی از دستگاه نظامی ترجیح داد که جنگ نکند.
سؤال: آقای کمیلی، الان اتفاقاتی که داریم، ما جنگ در غزه را داریم و جنگ در لبنان را هم داشتیم، آتش بس در لبنان را هم پشت سر گذاشتهایم و بلافاصله روزی که آتش بس اعلام شد تحرکات سوریه آغاز شد و بعد هم سقوط دولت بشار اسد. ارتباط بین این جنگهای در لبنان و غزه و ناامنیهای سوریه را بفرمایید. تحلیلی که به نظر میرسد که حضرت آقا هم به آن اشاره کردند گویی پشت پرده این اتفاقات و تحولات یک اتاق فکری وجود دارد که قاعدتاً سردمداران آن هم رژیم صهیونیستی و امریکا هستند؛ که دارند سناریوهای دقیقی را مینویسند و برنامه ریزی میکنند و پیش میبرند. فکر میکنید این اتاق فکر در منطقه چه هدفی را دارد دنبال میکند؟
کمیلی: خیلی از طوفان الاقصی نگذشته بود. در طوفان الاقصی جبهه مقاومت یک ضربه سهمگینی به دشمن زده است. حتماً دشمن مینشیند با تمام قوا طراحی میکند. من آن زمان نوشتم که شمال سوریه و جنوب یمن، دو نقطه زخمی است که دشمن میتواند از آن استفاده کنند. الان زمزمه هایشان در حوزه عراق و لبنان هم وجود دارد. یعنی دارند تلاش میکنند، بالاخره رهبری انقلاب آمدهاند و روایت شکست کردهاند، ما نمیتوانیم همیشه روایت پیروزی داشته باشیم. باید وقتی یک صدمهای میبینیم، خیلی واقع بینانه منطقه را ببینیم و نقاط تهدید را بشناسیم، نقاط فرصت هم وجود دارد که صحبت خواهیم کرد حتی در داخل سوریه. اما نقطه تهدید این است که الان دارند تلاش میکنند که بتوانند بخشی از دعوا را به دعوای مذهبی تبدیل کنند، بین شیعه و سنی و تحریک کنند ذیل مسئله سوریه، بخشی از بدنههای اهل سنت. بعد از طوفان الاقصی خدا را شکر ارتباطات خیلی خوبی بین جماعت اسلامی لبنان که اخوان مسلمین لبنان محسوب میشود با حزب الله شکل گرفت، کتایب فجر آمد در کنار حزب الله جنگید و شهید داد، در مواجهه با رژیم صهیونیستی و این باعث شد که یک مقداری فضا تعدیل شود به دلیل اینکه بخاطر درگیریهای قبلی که در سوریه وجود داشت، یک کینهای شکل گرفته بود. این فرصت، یک مقداری امکان بازی دشمن را از او گرفته است. از یک طرف در عراق فضای دولت آقای سودانی، فضایی که معروف شده است به دولت خدمت، فضای یک انتفاع اقتصادی است، یک ثبات و یک شرایط بهتری شکل گرفته است در عراق و انگیزههای کافی برای اینکه بخواهد دوباره مردم احساس کنند که یک جنگ داخلی در شرف است و یک جنگ مذهبی در شرف است، نیست. باید حواس مان جمع باشد، چون آنها میتوانند از هر اتفاق و تحریکی استفاده کنند. کما اینکه بعد از بمب گذاری در حرمین عسگریه، ما شاهد درگیریهای مذهبی و طائفهای در عراق شدیم، این فرصتها را میخواهند خلق کنند. الان خیلی با صراحت زیاد درباره ماجرای زندانیهای داعشی که در عراق بوده است دارند پرونده سازی میکنند، در ماجرای یمن خیلی صریح دارند میگویند زمان آن رسیده است که بیاییم یمن جنوبی را دوباره تحریک کنند، اخوانیهایی که آنجا هستند که وابستگی مالی به امارات و عربستان و بقیه دارند را تحریک کنند. به نظر میرسد دشمن صدمه سهمگینی که خورده است، دارد سعی میکند هر ظرفیتهایی که در وجود داشته است، یعنی همه ما میدانستیم که در شمال سوریه این ظرفیت وجود دارد و سیستم حتی آلارمهایی در چند ماه قبل داده بوده است. خود بنده سه چهار ماه قبل از این اتفاقات نوشته بودم که این تحرکها نگران کننده است. حالا به دلایلی که باید نشست دقیقتر بررسی کرد، منجر به این اتفاق شده است. من فکر میکنم در همه منطقه دارند این برنامه ریزی را میکنند، اگر جبهه مقاومت دوباره جدی رویارو نشود و خودش را بازیابی نکند، میتواند صدمهها را دریافت کند. واقع بینانه نگاه کنیم، ظرفیت اش کم است، اما وجود دارد.
سؤال: آقای مجیدی، الان با توجه به توضیحاتی که شما دادید وضعیت سوریه به ثبات رسیده است یا اینکه ما شاهد یک مرحله جدیدی از بی ثباتی هستیم و این بی ثباتی سیاسی در سوریه چه پیامدهایی میتواند داشته باشد؟
مجیدی: قطعاً شرایط بی ثباتی به چند علت است. من عناوین را لیست میکنم، باز هر کدام لازم بود را باز میکنم. اولین نکتهای که در مورد سوریه باید درنظر بگیریم، همین الان سوریه کشوری با چند اقلیم مجزا است. جوب غرب سوریه در اشغال رژیم صهیونیستی است، بحث جولان اشغالی نیست، از جولان جلوتر آمدند، آن بخشهایی که در جنگ ۱۹۷۳ آزاده شده بود، استان قنیطره، عمده قنیطره را گرفتند و وارد منطقه جنوب غربی استان درعا هم شدهاند، منطقه حوزه یرموک که میگویند. الان هم در یک مناطقی رژیم صهیونیستی وارد شده است. شرق سوریه هم خارج از کنترل دمشق است، دموکراتیک سوریه یا همان قسد آنجا حاکم است و آنها هم دارند مسیر خودشان را دنبال میکنند. علاوه بر آن ما شاهد این هستیم که در استانهای غربی مناطق علوی نشین و حتی استان حمص مثلاً شهر مسیحا، همین دیروز ۹ نفر از مسلحهای وابسته به تحریرالشام کشته شدهاند. ما در استانهای غربی و مناطقی که علویها بیشتر حضور دارند، حتی در استان حمص، شاهد یک شرایطی هستیم که از لحاظ امنیتی، بعضی از مناطق اساساً خود نیروهای تحریرالشام وارد نمیشوند. تحریر الشام را دولت انتقالیه میگویند، این دولت در طرطوس یک تعهدات خاصی داد همین دیروز که مثلاً یک امتیازهایی داد.
یعنی مناطق علوی نشین هم تا حدی از سیطره دولت خارج است، سه بخش از سیطره دولت خارج است. آن بخشی هم تحت سیطره خود دمشق است، همین الان، مناطق اصطلاحاً معارضه، این مناطق هم خودشان الان چند طیف مجزای در تضاد با هم هستند. ببینید در شمال مناطقی است تحت قیومیت ترکیه است که جیش الوطنه در آن مناطق حضور دارد. جیش الوطنه وسط همین جنگی که اینها میخواستند به سمت حماء حرکت کنند، اسم اتاق عملیات شان فجرالحریه است، علیه تحریرالشام بیانیه داده بود. دو نفر از فرماندههای آنها که نزدیکترین آدمهای به جولانی هستند یعنی سیف ابوبکر و ابوعمشه، این دو نفر به دمشق آمدند و با جولانی دیدار کردند، بیرون آمدند بیانیه دادند که این به توافق نرسیده است. یک طیف، خود طیف تحریرالشام هستند و جریانهای همسویی که همینها هم امروز همسو هستند، قبلاً مشکل داشتند. فرض میکنیم این اتاق عملیات فتح المبین خودش را حفظ کند، یک طیف اینها، یک طیف جیش الوطنه، یک طیف گروههای جنوبی هستند که اینها فاتح دمشق بودند و حاضر نشدند که سلاح هایشان را تحویل بدهند و همین الان در جنوب حضور دارند، یک طیف هم هستند که اینها هم در فتح دمشق نقش داشتهاند، اما استان سویدا دست آنها است و هنوز نیروهای تحریرالشام هنوز وارد سویدا نشدهاند. یک طیف هم طیف نیروهایی هستند که تحت تقویت امریکا در منطقه بودند. اینها هم در خلال همین مقطع سقوط دمشق اینها بودند که به نیروهایی که از شمال میآمدند از معارضه پیوستند و به نوعی دمشق را محاصره کردند.
اینها هم ذیل پرچم امریکا فعالیت کردند در تمام این سال ها. میخواهم بگویم چند اقلیم در داخل خود اقلیم معارضه هم حداقل ۵ طیف مجزا هستند، این یک بحث است. بحث بعدی که داریم در سوریه، عرض کردم، هزینه هنگفت بازسازی است. ببینید سوریه در بالاترین سال رونق اقتصادی خودش، حجم تولید ناخالص داخلی اش اندکی بیش از ۴۰ میلیارد دلار بوده است، سال ۲۰۱۰، یعنی در اوج دوران خودش حجم کل اقتصاداش کمتر از بودجهای که برای بازسازی نیاز دارد بوده است. پس با استقراض مسئله اش حل نمیشود، نیاز به بودجه بازسازی سنگین دارد. البته قطر الان به آنها کمک کرده است، ولی این کمک به بیان خود قطر برای ۳ ماه است و بیشتر از ۳ ماه جواب نمیدهد. بحث بعدی که دارند در این فضا، بحث نظام سازی است. ما دیدیم حتی ائتلاف ملی معارضه هم یک بیانیهای داده است و فرصت داده است تا ۳ ماه آینده ماه مارس. این بحث نظام سازی با رویکرد جداگانه که اگر لازم باشد درباره آن صحبت میکنم، در تضاد است. عوامل دیگری هم است، اعاده جایگاه بین المللی، احیای شکاف اکثریت، اقلیت، موج بی ثبات ساز انتقام خواهی که خیلی فاکتور مهمی است و بالاخره همین دیروز شاهد تظاهراتی در دمشق از طرف گروههای مدنی بودیم که خواهان نظام حکمرانی سکولار بودند و تاکید کردند که ما زیر بار نظامی حکمرانی که فعلا حاکم شده است و داعیه اسلام گرایی دارد، زیر بار اینها نمیرویم. در این مقطع بخواهند تظاهرات را سرکوب کنند، چون به دنبال مشروعیت بین المللی هستند آن آسیب میبیند. این که شما در دو هفته اول حکمرانی میبینید که پایتخت خودت تظاهرات علیه خودت شروع میشود، خیلی سنگین است.
سوال: دولت آمریکا با جولانی دیدار کرده و درباره مسئله لغو تحریمها علیه سوریه و حذف گروه تروریستی تحریر الشام از فهرست گروههای تروریستی گفتوگو کردند. الان فکر میکنید نقش آمریکا و رژیم صهیونیستی در بازتولید گروههای تولید تکفیری منطقه در قبال گروههای تروریستی چه جوری است، یک سری گروههای مثل حزب الله در لیست گروههای تروریستی میگذارند و برخی از گروهها مثل تحریرالشام را از لیست گروههای تروریستی حذف میکنند.
کمیلی: موضوع محوری در کشورهایی که دول کفر میگوییم نوع نسبت شان با رژیم صهیونیستی این مسئله محوری است. باید هر کس میآید روی کار به آنها ضمانت دهد که با رژیم صهیونیستی درگیر نمیشود کما این که جولانی یک ژست روشنفکرانهای میگیرد، ژستهای ترکیه مآبانهای میگیرد، چون اگر این ژستها را نگیرد یا ترورش میکنند.
سوال: مثل سرنوشت بقیه گروههای تروریستی.
کمیلی: ذلت تنها گزینهای است که پیش روی پای این آدم میگذارد، آمریکاییها نه به راحتی تحریم را لغو کرده، نه ایشان از لیست ترور خارج خواهند کرد، الان وارد مذاکرات شده به دلایلی این را منتشر نکرده متن مذاکرات و تصاویرش را و به نظر میرسد که یک باج جدی نگیرند در قبال رژیم صهیونیستی که این قسمت تلخ ماجراست که عدهای به اسم اسلام گرایی روی کار بیایند و در قبال اشغالی که فراتر از ۱۹۷۴ زمینهای اشغال شده بیایند و سکوت کنند یا صرفا تقاضا از مجامع بین المللی بکنند. همان طور که آقای مجیدی اشاره کردند یک سری تعارضاتی در داخل اینها ایجاد میکنند، مجموعهای که با شعارهای رادیکال روی کار آمده و با اینها جنگیده است، آیا میپذیرید به این مسیری که اینها میخواهند ببرند، در قبال رژیم صهیونیستی و آزادیهای اجتماعی و دولت سکولار برود. اصل مسئله این است که پاشنه آشیل مسئله اقتصاد است و کشورهای ترکیه و قطر و ... میتوانند انرژی و تمام مشکلات سوریه را تامین کنند. خودشان دچار بحرانهای اقتصادی هستند امثال ترکیه و این طور نیست که بتوانند همه هزینه را تامین کنند و با رویکرد شعارهای غرب پسند تلاش کند که خودش را از زیر این فشار خارج کند. حداقل دو پرونده شمال و جنوب یعنی پرونده حضور آمریکایی و قسدیها در آن منطقه و پرونده کردیها و رژیم صهیونیستی در این دو پرونده به راحتی کوتاه نخواهند آمد مگر این که به یک سرسپردگی واحد تن دهند.
سوال: آقای مجیدی اهداف جولانی و تحریرالشام چیست، نقشه برای منطقه دارد یا فقط برای خود سوریه است؟
مجیدی: ایده ایجاد و زمان تاسیس ایده خود جولانی بود، اما گروههای مختلفی جمع کرد و تحولاتی که با تفاسیر جزئیاتش این را شرح داد.
سوال: آن نظام سازی را اگر لازم است همین جا بفرمایید.
مجیدی: چشم، تحولاتی که تحریرالشام تا سال ۲۰۱۹ باعث شد که عملا یک تشکیلاتی بشود که قائم به فرد است، همه چیز وابسته به اراده شخص ابوالمحمد الاجولانی است که به این صورت که نزدیکترین افراد به جولانی هم حذف شده است. یعنی نه تنها گروههای هم پیمان یک سری شرکای نزدیک به خود جولانی بودند که الان معلوم نیست که در زندان چه سرنوشتی پیدا کرده است و هیچ سرنوشتش معلوم نیست، یا کسی قحطانی که نفر دوم تشکیلات بود که کشته بود و اعدامش کرد به اتهامات که وارد بحثش نمیشویم. این تشکیلات کاملا قائم به فرد کرده است و الان بخواهیم راجع به تحریرالشام صحبت کنیم بیشتر راجع به شخص جولانی صحبت کنیم. این ابومحمد جولانی حیاتش حداقل از سال ۲۰۱۲ تا امروز چکیده اش را بگوییم دو حکم ثابت است یکی حق با کسی که غالب میشود و غلبه میکند. این قاعدهای که خیلی به آن قائل است و با زور و با قوت اسلحه و زور سلاح حرف خودش را دیکته میکند و بعد میگوید قاعده کلامی که در بخش اهل سنت وجود دارد و میگوید این جا حق با من است. دومی اش یعنی فرض امر واقع در مقابله با بقیه خصوصا طرفهای بیرونی نه گروههای مسلح داخلی میآمد میگفت من امر واقع هستم که مجبور هستید با من کار کنید. عین این کاری که به سرعت و بدون مشارکت بقیه آمد دولت تشکیل داد و فورا فضا را در انحصار خودش گرفت. این دو تا ویژگی اصلی اش است و این آدم الان کاملا صحیح دکتر کمیلی به دنبال به نوعی کسب مشروعیت بین المللی است. چرا، چون اولین خواسته اش، جدیترین خواسته اش که از لیست گروههای تروریستی اسمش حذف شود هر چند که چنین چیزی به راحتی محقق نخواهد شد. ایالات متحده به او مذاکره میکند ولی صریحتا که امروز با او مذاکره و بعد کنفرانس مطبوعاتی داشته است دیشب کمتر از ۲۴ قبل گفت جایزه ده میلیون دلاری همچنان به قوت خودش باقی است و امتیازی نیست که به راحتی بدهد. جولانی باید ملاحظات آمریکا و رژیم صهیونیستی را باید جدی بگیرد، الان ترکیه فشار میآورد که وارد جنگ علیه اسد شوند و مشخصا یک منطقه خاص به اسم کوبانی که آن جا را بگیرند ولی این آدم وارد جنگ با آمریکا شود و صرفا دارد مذاکره میکند.
مسئله بعدی که جولانی الان دنبال میکند در داخل، ادعا میکند که تمام گروههای مسلح برای مبارزه با حکومت بشار اسد تاسیس شده است، الان که آن هدف محقق شده است فلسفه وجودی آن گروهها از بین رفته است و دیگر موضوعیت ندارد وجود داشته باشند. به دنبال این است که یک ارتش ملی فراگیر داشته باشد که میگوید همه باید به آن ملحق شوید، ادعایی که بقیه قبول نمیکنند. جدی چالش ایشان الان رهبر گروهی است که یک گروهی بودند که در زمان تاسیس گفتمان شان سلفی جهادی بود، به بیان خودشان اجرای شریعت با قرائت سلفی گرایانه بودند، اما الان برای اولین بار مواجه شدند با یک جامعه متکثر که یازده روستای گروهی داشت که هر یازده روستا قبل از این که تحریرالشام تاسیس شود تخلیه شد و کفریا طی توافقی تخلیه شد و ادلب منطقه حکمرانی سابق جولانی بافت یک دستی بود الان کشور سوریه است که کشوری با تاریخ تمدن. کشوری که طوائف مختلفی دارد. سی درصد این جامعه طوائف متعددی دارد وقتی لیست میکنند ۱۳ طایفه دارد، اهل سنتش هم در آن جامعه نیستند و مسئله مهمش طی مصاحبهای که با بی بی سی داشت جدیدترین مصاحبه اش بود. دائم طرف دو تاسوال میپرسید که یکی پوشش خانمها و راجع قهوه خانههایی که چیزهایی در آن سرو میشود، در این دو مورد که از او سوال میشود جولانی حواله به غیب میداد و میگفت ما مجبوریم قانون مینویسیم و آن را خواهیم نوشت، هدفت چیست، میگفت قانون خواهد گفت، تا یک جایی میتواند این جوری بماند، چون بدنه اش اعتراض میکند، کما این که یک گروه بیرون است که فرمانده تحریرالشام در لاذقیه علویها را تهدید میکند و ضمانت داده است جولانی به بزرگان علوی، همان روز که دمشق گرفت فرداش این ضمانت داد ولی از الان بدنه اش صدای شان درآمده است. علویها را داشت تکفیر میکرد کسانی که از اسلام خارج شدید و تاریخ بین ما را خون تعیین خواهد کرد.
سوال: نمایش، آقای کمیلی رژیم صهیونیستی در روزهای گذشته علاوه بر نابودی زیرساختهای سوریه و حدود ۵۰۰ کیلومتر مربع از خاک سوریه در قسمت جنوب سوریه تحت اشغالش کرده است. الان سکوت گروههای مسلح درباره تجاوزات اسرائیل چه دلایلی دارد و چرا هیچ کس هیچی نمیگوید؟
کمیلی: این تناقضاتی است و البته گاها فیلمهایی بیرون میآید از بدنه آنها که راجع به فلسطین و غزه ابراز احساسات میکنند و میگویند در قدس نماز خواهیم خواند ولی چیزی که عملا اجرا میشود سیاست جولانی است در سیاست حداکثر تعامل با آمریکا و غرب برای این که خودش را از این لیست خارج کند و آنها میدانند این برگه، برگه گرانی است و ارزان فروشی نخواهند کرد. متاسفانه الان که پیش بینی میکنم که تا الان یکی ائمه جماعات در سوریه سخنرانی خیلی قرائی کرده است که ما هزاران سال در کنار هم زیستهایم، علوی، شیعه، مسیحی و ... که چه بازتاب گستردهای در کانال نویسندگان نزدیک به تحریرالشام که درباره علویها ... این حرفها را نزنید و اینها را خارج از دین میدانیم وعقاید شان مبتنی بر اسلام نیست و نمیخواهیم کوتاه بیاییم از اهداف مان. اگر او به بی بی سی نگاههای جدیدش را میفروشد که یک چهره جدیدی هستم ولی بدنه این را نخواهد پذیرفت و این تناقض گریبان اینها را گرفته و الان صداهاش بلند شده است. نویسندگان و کاریکاتوریست از داخل غزه که بخشی از بدنه غزه و فلسطین از اتفاقات سوریه خوشحال بودند ولی الان آن حرفهایی که انتظار داشتند آرمان و حرفهایی که چهار پنج تا پیام از غزه که شما دروغ گفتید و خیانت میکنید و این چه تفکری است که شما دارید، این تناقضها را نمیتوانند پاسخ دهند که منجر به برخی از درگیریها خواهد شد و بخشی از عملیاتهایی که رژیم صهیونیستی انجام میدهد نگرانی از این بیانیهها باشد.
سوال: خیلی از بازیگران متعدد که دارند هم داخلی و خارجی در موضوع سوریه تحولات را رقم میزنند به طور مشخص آمریکا و رژیم صهیونیستی که این بازیگران خارجی چه تاثیری بر سرنوشت سوریه دارند و گروههای مسلح میتوانند به ثبات سیاسی دست پیدا کنند؟
مجیدی: در مورد رژیم صهیونیستی، رژیم صهیونیستی اگر بخواهیم مفصل صحبت کنیم شاید الان خیلی کوتاه میگویم اولویت اولش تلاش میکند در خود دمشق یک دولت همسو سرکار بیاورد و گزینه هاش هم داغ است، گزینه اش اصلا جولانی نیست. جولانی هرچقدر هم چالش بکند آدم قابل اعتمادی نمیشود برای اینها، خود جولانی در زمان و دورهای که شکست خورد سال ۲۰۱۸ وقتی منطقه شرق خط آهن استان ادلب را از دست داد که بزرگترین فرودگاه نظامی ابوجیحون بود خیلی اعتراض شد در داخل ادلب علیه اش، یک سخنرانی داشت و آن جا صریحا گفته بود که ما افق دیگری بلندتر از شرق راه آهن است و افق دیگر ما قدس است که نهایتا میخواهیم آن جا را آزاد کنیم.
از این حرف حدود شش سال میگذرد و این آدم قاعدتا رژیم صهیونیستی به این آدم اعتماد نمیکند و هرچقدر در این مقطع بخواهد از مماشات او استفاده کند، به دنبال دولت همسو است و یک سری عوامل هم در که حامی رژیم صهیونیستی بودند و نزدیک اسرائیل بودند که به جای خود میشود اشاره کرد، مثل کمال عدوان و ... که اولویت اول شان است که اگر آن را نتواند محقق کند، هدف اصلی رژیم صهیونیستی که رسما اعلام کرده است دنبال کند، به دنبال این است که در سوریه یک جنگ بی پایان شکل میگیرد مشابه جنگ افغانستان بعد از خروج شوروی و در آنجا هم جنگ بی پایانی بود. به موازات آن مشروط بر این که در جنوب سوریه در نزدیکی مرزهای جولان و در جنوب غربی سوریه رژیم صهیونیستی بتواند منطقه حائل ایجاد کند که این جنگ و درگیری در عمق خاک سوریه باعث ناامنی در جولان نشود.
در این راستا این مسیر را پیش میبرد و پروژه نسبتا موفقی است و علاوه بر آن در فضای داخلی سوریه از برخی از اقلیتها به دنبال حمایت از آنها است که آنها را ابزار یا نیروی نیابتی خودش بکند و این عین صحبتهایی است که در اولین صحبت هاش اشاره کرد که از نگاه یایهای از ترکها و میگوید که این فضای رژیم صهیونیستی است و کشورهای دیگر مثال بزنم ترکیه اتفاقا ترکیه به شدت مخالف تجزیه است و اینها ترکیه دقت بکنیم که گاهی اظهارات ما تند میشود ولی ترکیه با تجزیه سوریه به شدت مخالف است و در این جهت تلاش میکند که این اولویت اولش در سوریه همین است و اولویت دومش این است که اسد را نمیتواند نابود کند در داخل آن یک استحالهای رخ دهد که آیا چنین چیزی ممکن است یا نه و هدف سومش ملاحظات داخلی دمشق است و ترکیه به دنبال این است که بخشی از متحدین سالهای روی آن سرمایه گذاری کرد غیر از جولانی، آنهایی که از جولانی تبعیت بیشتری دارند نسبت به ترکیه مثل همان ائتلاف ملی معارضین و دولت موقتی که دارند و اینها را در حکومت شراکت بدهد و آن پروژه تاسیس نظام آینده سوریه را بتواند هدایت کند در انحصار خودش بگیرد و بقیه طرفها به این همین نسبت ها.
سوال: آقای کمیلی الان در این روزها اخبار زیادی از تحولات روایتهایی که دارد ناامنی را هرج و مرج و کمبود مواد و مایحتاج اساسی و بروز اختلاف بین ۳۷ گروه مسلح و تکفیری منتشر میشود که اینها را میشنویم، چه سناریوهایی و چه پیش بینیهایی بعد از سقوط بشار اسد وجود خواهد داشت؟
کمیلی: بخواهم صادقانه بگویم برنامه بخشی از غرب، ترکیه و بعضی کشورهای منطقه این است که تا جای ممکن آرامش را در راستای سوریه حفظ کنند و خدا نیاورد آن روز را ولی اگر این انفجار داخلی سوریه و هرکدام از این گروههایی که نام بردید هر کدام یک سیطرهای زدند براساس روایتی که الان از سوریه میآید و یک منطقه و محلهای را دست شان گرفتند و حکمرانی میکنند.
سوال: از این هرج و مرج استفاده میکنند؟
کمیلی: این اسمش هرج و مرج است و یا تغییر نظام از یک مرحله به یک مرحله دیگر است، چیزی که به ضرر کل منطقه است که عراق و لبنان و ترکیه و اردن همه تحت تاثیرقرارگرفته و یک انفجار و آوارگی مجدد برای مردم مظلوم سوریه اتفاق خواهد افتاد و این گزینه، گزینهای نیست که کسی بخواهد به طور جدی پیگیری کند و نشانههای مثبتی برخی از کشورها نشان داده که همراهانی با خودشان به میدان بیاورند حتی زمزمههایی که بدون یک امتیاز جدی نخواهد بود که این اتفاق نیافتد. آیا در کف میدان سوریه جولانی قابلیت خواهد داشت که این تنوع را مدیریت کند و این گروهها و اینها را قانع کند که صلاحیت آن را دارد که دوره جدید را مدیریت کند به نظر میرسد که فتیله بعضی از اینها پایین کشیده خواهد شد، چون بخشی از اینها با حمایت خارجی تحرک میکنند یعنی یک جریان مسلح مستقل وجود ندارد این جا و با حمایت خارجی است و بعضی از کشورها پشت اینها هستند. من معتقدم که ما نباید به سمت این برویم که پروژه این اغتشاش داخلی و این درگیریها ادامه پیدا کند، چون سرریزش در کشورهای منطقه قابل کنترل نخواهد داشت و جریاناتی که دراین بدنه حضور دارند قابلیت هر کاری را دارند.
سوال: یک موضع جمهوری اسلامی ایران در قبال سوریه و تحولاتی که درگیرش است بفرمایید و برخی از کارشناسان معتقدند که هدف آمریکا و رژیم صهیونیستی طرح خاورمیانه جدید ایجاد ناامنی در منطقه و یا مقاومت به طور کلی از بین ببرد و به خصوص ایران، نظرتان را بفرمایید که آینده جبهه مقاومت در این بین چه میشود؟
مجیدی: موضع ایران البته این را مقامات مسئول بگویند.
سوال: به عنوان یک کارشناس بفرمایید.
مجیدی: به عنوان ناظر بیرونی، منطق و مصلحت براساس منافع ملی کشور ایران ما نمیتوانیم وزن کشور سوریه فارغ از حاکمش نادیده بگیریم. سوریه از لحاظ تمدنی و تاریخی بعد از مصر و عراق قدیمیترین کشور عربی است، از لحاظ تمدنی و جغرافیاش نه دولت سوریه و نفوذی که مثلا در ادبیات عرب سوریه دارد بسیاری از ادبای عرب سوری هستند یا اگر اهل سوریه نباشند ساکن سوریه هستند، فلسطینی بودند که مهاجرت کردند به سوریه، یا متفکرین بزرگ حتی از آندلس مهاجرت کردند در جغرافیای سوریه زندگی میکردند و فکر و ادبیات عربی وابسته به این جغرافیاست و نفوذ معنوی که سوریه در تمام این سال ها، در سالهایی که آقای حافظ اسد و یا آقای بشار اسد حکمران بودند، از بسیاری از کشورهای عربی فاصله داشتند و از لحاظ مذهبی تبلیغات منفی علیه حکومت میشد در جوامع عربی، با این حال سوریه از لحاظ فکری و مذهبی نفوذ بسیار بالایی در جهان عرب داشت که اولین نکته است و دومی اش از لحاظ جغرافیایی نمیشود سوریه نادیده گرفت، هر گونه دسترسی کشور ایران به سواحل مدیترانه یا باید از سوریه عبور کند مثل لبنان یا فلسطین یا از طرف ترکیه.