پخش زنده
امروز: -
آیت الله سید حسین طباطبایی بروجردی از مراجع تقلید شیعه و از چهرههای تاثیرگذار بود که نقش مهمی در تحولات سیاسی و اجتماعی ایران در دهههای ۱۳۲۰ و ۱۳۳۰ داشت.
به گزارش خبرگزاری صدا و سیما، پیش از بیان خلاصهای از زندگی آیتالله بروجردی و خدمات ارزنده ایشان جا دارد بخشی از پیام مقام معظم رهبری، حفظهالله تعالی که به مناسبت محفل تکریمی که برای آن بزرگوار در سی امین سالگرد وفات ایشان بر پا شده بود را ذکر کنیم.
"برکات و آثار حیات پربار او به زمان خود او و به عرصهی فقاهت، منحصر نماند و او، چون خورشیدی درخشان برتعدادی از علوم اسلامی، بلکه بر روشها و شیوههای تحقیق در آنها و نیز بر فضای عام حیات مسلمین، در زمان خود و پس از آن، پرتو افشانی کرده و هنوز علمای اسلام و جهان اسلام از تاثیرات مبارک آن عمر پر ثمر و ریاست و مرجعیت تامهی پانزده سالهی او متمتعاند"
آیتالله العظمی بروجردی سه بار ازدواج کردند. از همسر نخست خود، دو پسر و سه دختر داشتند، که ۴ فرزند در کودکی و یکی از دختران در جوانی از دنیا رفتند. به همین دلیل به پیشنهاد همسرشان با «زهرا خانم» دختر حاج محمدجعفر اصفهانی، از تاجران بروجرد ازدواج کند.
همسر دوم ایشان پس از آنکه دو پسر و دو دختر به دنیا آوردند، خود از دنیا رفتند؛ و پس از آن آیتالله بروجردی با «نصرت آغا» فرزند عموزادهاش سید عبدالواحد طباطبایی ازدواج کرد.
ایشان، هفت ساله بود که در بروجرد به مکتب رفت و تا هجده سالگی به فراگیری صرف و نحو عربی و دوره سطح اصول و فقه مشغول بود. از همان آغاز، حافظه قوی و استعداد سرشار و ذکاوت بی نظیر او، حکایت از آیندهای درخشان داشت.
از آن جا که حوزهی علمیهی بروجرد، دیگر به نیاز علمی او پاسخ گو نبود، از سال ۱۳۱۰ قمری به اصفهان رفت و حدود ده سال به تقویت مبانی علمی خود پرداخت، چنانکه از سه استاد خود سیدمحمدباقر درچهای و سیدمیرزا محمدتقی مدرس و میرزا ابوالمعالی کلباسی اجازه اجتهاد دریافت کرد.
در سال ۱۳۱۹ و در ۲۷ سالگی به نجف اشرف رفت و حدود ۹ سال از محضر دو استاد بزرگ حوزه، آیتالله آخوند خراسانی و آیتالله شریعت اصفهانی مشهور به شیخ الشریعه بهره برد، و از این دو بزرگوار نیز اجازهی اجتهاد دریافت کرد.
اما به گفته آیتالله بروجردی، حضور در حوزه نجف نتوانست مبانی علمی اش را دگرگون کند.
آیتالله بروجردی در اواخر سال ۱۳۲۸ قمری، برای دیدار پدر و مادر و خانواده به بروجرد بازگشت؛ و مورد تکریم و استقبال مردم قرار گرفت چنانکه همه جا، سخن از مراتب علم و نبوغ وی بود. ایشان، در همین دوره، حاشیهای بر کتاب عروة الوثقی نوشتند، که به عنوان نخستین حاشیه بر عروة الوثقی چاپ شده است.
شش ماه از ورود ایشان به بروجرد نگذشته بود که پدرشان وفات کرد و چون وصی پدر و سرپرست یک خواهر و برادر صغیر بود، دیگر نتوانست به نجف بازگردد و در بروجرد ماندگار شد.
از متن نامههای آیتالله آخوند خراسانی میتوان به میزان تاثر و تاسف ایشان از مفارغت این شاگرد فاضل، پی برد.
آیتالله در سال ۱۳۴۵ قمری، عازم سفر حج شد و بازگشت ایشان از سفر حج، همزمان شد با تجمع اعتراضی علمای اصفهان در قم در اعتراض به روش ضد اسلامی رضاخان. همراهی آیتالله بروجردی با علمای معترض موجب شد که آیتالله پس از ورود به مرز ایران به فرمان رضاخان دستگیر و در تهران زندانی شود.
رضاخان که در این زمان در بروجرد بود، پس از درخواست مردم بروجرد و سادات طباطبایی این شهر با آزادی آیتالله موافقت کرد، سپس در تهران با آیتالله ملاقات کرد و از او خواست که در تهران بماند.
حضرت آیتالله العظمی بروجردی از زمانی که به بروجرد برگشته بود به عنوان یکی از مراجع تقلید شناخته شده بود و با وفات مرحوم آیت اللهالعظمی سیدابوالحسن اصفهانی در سال ۱۳۲۵ قمری، بسیاری از مقلدان ایشان به آیتالله العظمی بروجردی رجوع کردند.
آیتالله بروجردی پس از بازگشت از نجف اشرف، نزدیک به سی و اندی سال در بروجرد به سر بردند و در این مدت، حوزهی درس قویای در بروجرد پدید آورند و به پرورش شاگرد پرداختند.
در اواخر سال ۱۳۶۳ قمری، ایشان برای معالجهی بیماری به تهران آمدند و در بیمارستان فیروزآبادی بستری شدند.
در مدت هفتاد روزی که ایشان بستری بودند، تلگرافها و نامههای تفقد، سیل وار به تهران سرازیر شد. این نامهها و... مضمون دیگری هم داشت. مضمون آنها درخواست از ایشان برای اقامت در قم بود.
یکی از شخصیتهایی که تلاش کرد، آیتالله بروجردی به قم بروند، آیتالله حاج آقا روحالله خمینی بود.
به همین دلیل آیتالله پس از ترخیص از بیمارستان، راهی قم شدند.
در این زمان حوزه علمیه قم به دست مراجع ثلاث آیات عظام سید صدرالدین صدر و سید محمد حجت و سیدمحمدتقی خوانساری اداره میشد.
آیتالله بروجردی در قم تدریس فقه و اصول را آغاز کردند و بیشتر مدرسان حوزه قم از جمله امام خمینی و محقق داماد در دروس آیتالله شرکت میکردند.
با ورود ایشان به قم، حوزه جان تازهای گرفت و فعالیتهای فرهنگی حوزه برای گسترش اسلام در میان مردم بیشتر شد. فعالیتهای فرهنگی و گروهی افزایش یافت. کتابهای عالمان کهن حوزه، احیا شد. امتحان از طلبهها آغاز شد. شهریهی طلبهها نظمی بیش از گذشته یافت و...
ایشان مکتب و شیوه خاصی در فقه و استنباط احکام داشتند. امتیاز مکتب فقهی ایشان به این شرح است:
۱ - توجه به تاریخچه مسئله؛ ایشان ابتدا ریشه تاریخی بحث را مورد نظر قرار میدادند و فراز و نشیبهای آن را مینمایاندند.
۲ - تقسیم بندی ادله مسئله؛ ایشان از میان ادلهای که برای مسائل مختلف مطرح بود، تنها ادله محکم را مطرح و بررسی میکردند و سپس ادله را براساس محتوای دسته بندی و مقایسه میکردند.
۳ - نگاه به فقه اهل سنت؛ ایشان معتقد بودند که تعدادی از روایات ما، نگاه شان به سوی اقوال اهل سنت است. از این رو، به فقه مقارن اهمیت بسیار میدادند. ایشان با بیان برخی احادیث اهل سنت به مفاد آنها نیز توجه میکردند.
۴ - ایشان، به اصول اولیه فقه مانند مقنع و هدایه شیخ صدوق و مقنعه شیخ مفید و مراسم سلار و کافی توجه داشتند؛ و شهرت میان قدما را بسیار ارج مینهاد و آن را غیر از شهرت در کتابهای علمای بعدی میدانستند.
۵ - ایشان، عنایتی خاص به قرآن برای استنباط احکام شرعی داشتند. از این رو، همیشه این اشکال را به وسایل الشیعه داشتند که چرا به آیات حکمی چندان نپرداخته است. ایشان، در ساختار کتاب جامع احادیث الشیعه، ابتدا آیات را آوردهاند.
ایشان، به نوشتن، بسیار اهمیت میداد و طلبهها را به نگارش درسها تشویق میکرد و بر زیبانویسی اصرار داشت.
آثاری که از آیتالله بروجردی برجای مانده به شرح زیراست:
۱ - ترتیب اسانید الکافی
۲ - ترتیب اسانید التهذیب
۳ - ترتیب اسانید الخصال
۴ - ترتیب اسانید معانی الاخبار
۵ - ترتیب اسانید علل الشرائع
۶ - ترتیب اسانید ثواب الاعمال
۷ - ترتیب اسانید عقاب الاعمال
۸ - ترتیب اسانید کتاب من لایحضره الفقیه
۹ - ترتیب اسانید الامالی
۱۰ - رجال اسانید الکافی
۱۱ - رجال اسانید التهذیب
۱۲ - رجال اسانید کتاب الکشی
۱۳ - رجال اسانید کتاب الفهرست (از شیخ طوسی)
۱۴ - رجال اسانید الفهرست (از نجاشی)
۱۵ - طبقات الرواة
۱۶ - تعلیقة علی رجال النجاشی
۱۷ - تعلیقة علی عمدة الطالب فی انساب آل ابی طالب (از ابن عنبه)
۱۸ - تعلیقة علی المنهج الرجال
۱۹ - مستدرک فهرست منتجب الدین رازی
۲۰ - الفهرستان (فهرست شیخ طوسی و فهرست نجاشی)
۲۱ - رسالة حول سند الصحیفة السجادیة
۲۲ - تعلیقة علی رجال الطوسی
۲۳ - رسالة فی ترجمة بعض اعاظم اسرته و اجداده
۲۴ - بیوت الشیعة
۲۵ - جامع احادیث الشیعة (برای آگاهی بیشتر از ساختار این کتاب و چرایی تالیف آن و... به کتاب «زندگی آیت الله العظمی بروجردی» اثر آیت الله واعظ زاده - مراجعه شود).
۲۶ - حاشیة علی وسائل الشیعة
۲۷ - تعلیقه بر کتاب «النهایة»
۲۸ - تعلیقه بر کتاب «المبسوط»
۲۹ - تعلیقه بر کتاب «خلاف»
۳۰ - الفقه الاستدلالی
۳۱ - رسالة فی المواسعة و المضایقة
۳۲ - رسالة فی منجزات المریض
۳۳ - الحاشیة علی العروة الوثقی
۳۴ - تعلیقه بر «منهج الرشاد»
۳۵ - تعلیقه بر مبحث «سهو» از کتاب جواهر
۳۶ - تعلیقه بر «تبصرة المتعلمین»
۳۷ - الآثار المنظومة
۳۸ - المهدی علیه السلام فی کتب اهل السنة
۳۹ - حاشیه بر کفایة الاصول
۴۰ - حاشیه بر فرائد الاصول
۴۱ - رسالة فی المنطق
۴۲ - تعلیقة علی الاسفار
۴۳ - از حضرت ایشان رسالههای عملیه مختلفی به فارسی و عربی چاپ شده است.
۴۴ - تاکنون چندین کتاب به عنوان تقریر درسیهای ایشان، چاپ شده است.
آیتالله بروجردی علاوه بر تحقیق و تالیف و تدریس و... به کارهای عام المنفعه نیز اهتمام ویژهای داشت. در اینجا به بخشی کوچک از این نوع کارهای ایشان، اشاره میشود:
۱ - تکمیل کتابخانه مدرسه فیضیه
۲ - تاسیس کتابخانه مدرسه بروجردی در نجف
۳ - تاسیس کتابخانه مدرسه بروجردی در کرمانشاه
۴ - تاسیس کتابخانه مدرسه خان
۵ - ساخت مسجد اعظم قم
۶ - تاسیس کتابخانه مسجد اعظم
۷ - تجدید بنای مدرسه خان
۸ - ساخت دو مدرسه در نجف اشرف
۹ - ساخت مدرسه در کرمانشاه
۱۰ - ساخت مسجد ایرانشهر
۱۱ - ساخت مسجد بزرگ هامبورگ
۱۲ - ساخت کارخانه برق بروجرد
۱۳ - کمک به ساخت دبیرستان کمال نارمک
یکی دیگر از اقدامات مهم آیتالله بروجردی تلاش ایشان برای تقریب میان مذاهب اسلامی و مسلمانان است. چنانکه در یکصد سال گذشته هرگاه سخن از وحدت میشود، نام ایشان بر تارک این حرکت اصلاحی میدرخشد.
در پی این تلاشها مجمع «دارالتقریب» در مصر ایجاد شد و سرانجام شیخ محمد شلتوت (مفتی بزرگ الازهر) شیعه را به عنوان یک مذهب اسلامی معرفی کرد و عمل به فقه شیعه را جایز دانست.
آیتالله العظمی بروجردی مانند همه علمای شیعه، نه تنها هیچ گاه سرتعظیم در برابر حاکمان وقت فرود نیاورد، بلکه با کمال شهامت در مقابل کارهای ضد اسلامی آنان ایستاد.
ایشان، بر رضاخان به خاطر کشف حجاب خروشید و قصد قیام داشت که برخی مانع شدند.
پیش از این نیز ایشان با علمای بزرگ عراق رایزنی و برنامه ریزی کرده بود که پس از اتمام حج و ورود به ایران، برای سرنگونی رضاخان اقدام کنند، ولی به محض ورود به ایران دستگیر شدند.
در دوران محمدرضای پهلوی هم آیتالله بروجردی سیاست «نهی از منکر» را در پیش گرفتند و صریحا به نقد او میپرداخت. در ماجرای انقلاب سفید ودر پاسخ به پیام شاه تاکید کرد: «به شاه بگویید، کاری نکنید که عصایم را بردارم و عمامهام را بر سر بگذارم و تاج و تختش را ویران کنم.»
سرانجام آیتالله العظمی بروجردی در صبح روز پنج شبنه دوازدهم شوال ۱۳۸۰ (دهم فروردین ۱۳۴۰) پس از عمری اجتهاد و تلاش در راه نشر درست اسلام در پی بیماری قلبی، ندای حق را لبیک گفت.
تشییع جنازه ایشان، بسیار باشکوه برگزار شد؛ و بزرگترین تشییع یک عالم شیعی تا آن زمان لقب گرفت. چنانکه تصاویر برجای مانده از این مراسم هم این عظمت را حکایت میکند.
پژوهشگر و نویسنده: طیبه السادات حسینی