به مناسبت سالگرد فوت پدر شعر نیمایی؛
در شب سرد زمستاني کورهي خورشيد هم، چون کورهي گرم چراغ من نميسوزد
نيما آن لحظه که "در شب سرد زمستاني" اش خيال پرواز به سرش مي زند...
به گزارش
خبرگزاری صدا و سیما؛ نيما آن لحظه که "در شب سرد زمستاني" اش خيال پرواز به سرش مي زند، اشعارش

از آشتي "چشمه و سنگ" سخن ها مي گويد و سرانجام به اين سوال دغدغه مند پدر شعر نيمايي مي رسد که: "در پيله تا به کي بر خويشتن تني"؟
علي اسفندياري معروف به نيمايوشيج، در روزي پاييزي از آبان 1274 در يوش ديده به جهان گشود تا سبک تازه اي را در شعر فارسي پديد آورد و خالق شعر نو شود.
تا حدود سال 1300 شمسي شعر فارسي به راهي مي رفت که تقليد و تکرار بارزترين نشانه اش بود؛ نيما از آن زمان که به تشويق استادش، نظام وفا، سرودن شعر را آغاز کرد شعر بي هدف و تقليدي اواخر دوره قاجار را رسالتي نو بخشيد و با برخورداري از روحيه اي مبارز آغازگر و پيشاهنگ جماعت هنري بود.
ايمان مذهبي قوي اين شاعر پر آوازه با وارستگي باطني اش در دل نبستن به دنيا در اشعارش موج مي زند؛ و انديشهاش اوج نمود ايماني است که نيما به ذوق شاعرانگي خويش داشت.
جلال آل احمد، نويسنده پر آوازه براي شناساندن سبک و نو آوري هاي نيما در شعر فارسي ميگويد: مشکل نيما در بدعتي است که آورد؛ بدعتي در شعر، مشکلي در وزن و شکل شعر و مشکلي ديگر در معنا، در مفهوم آن؛ نيما شاعر زمانه ماست، شاعري در تکاپوست، در جست و جوي زيبايي است، در پي تازه اي از حيات دوران ماست.
و چه زيبا جلال درباره اين شاعر بدعت گذار گفت: دفتر شعر فارسي افتخاري را که نيما به شعر تنگ مايه معاصر داد به فراموشي نخواهد سپرد.
سرانجام پدر شعر نو فارسي پس از سال ها تلاش در عرصه شعر و ادبيات و پيکره بندي شعر نو "در شب سرد زمستاني" دي ماه 1338 چشمان پاييزي اش را به روي دنياي فاني فروبست.
یادداشت از: زهرا شفیعی