• شهروند خبرنگار
  • شهروند خبرنگار آرشیو
امروز: -
  • صفحه نخست
  • سیاسی
  • اقتصادی
  • اجتماعی
  • علمی و فرهنگی
  • استانها
  • بین الملل
  • ورزشی
  • عکس
  • فیلم
  • شهروندخبرنگار
  • رویداد
پخش زنده
امروز: -
پخش زنده
نسخه اصلی
کد خبر: ۴۳۱۰۸۸۰
تاریخ انتشار: ۲۸ مرداد ۱۴۰۳ - ۱۶:۴۶
مرکزی » علمی و فرهنگی
۱ روز مانده تا سالگرد شهادت؛

شهید امیرحسین ندیری، فرمانده اطلاعات و عملیات لشکر ۱۷ علی بن ابیطالب

سردار شهید امیرحسین ندیری فرمانده اطلاعات و عملیات لشکر ۱۷ علی بن ابیطالب، یک سال پس از ازدواج، فاتح قله شهادت شد.

شهید امیرحسین ندیری، فرمانده اطلاعات و عملیات لشکر ۱۷ علی بن ابیطالب

به گزارش خبرگزاری صداوسیمای مرکز اراک؛ شهید امیرحسین ندیری، در بیست و ششم فروردین‌ماه سال ۱۳۳۷ در روستای محمودآباد ساوه، در یک خانواده مذهبی، چشم به جهان گشود.

در دوران کودکی، موفق به دیدار جمال نورانی حضرت امام (قدس سره) گردید؛ او از یاران در گهواره بود که امام (قدس سره) نویدشان را داده بود.

دوران تحصیلات ابتدایی، خود را در همان روستا ادامه داد و تحصیلات مقاطع راهنمایی و دبیرستان را در ساوه به پایان برد و در سال ۱۳۵۴ موفق به اخذ دیپلم ریاضی گردید. پس از پایان تحصیل، مدت دو سال در یکی از شرکت‌های شهر ساوه مشغول به کار شد و پس از آن به خدمت سربازی رفت؛ با شروع جریانات انقلاب، فرمان امام (قدس سره) را لبیک گفت و خدمت سربازی در دستگاه طاغوت را ترک نمود.

شهید امیرحسین ندیری، فرمانده اطلاعات و عملیات لشکر ۱۷ علی بن ابیطالب

انقلاب اسلامی پیروز شد، اما دشمنان دست از سر مردم ایران برنداشتند. شیپور جنگ که نواخته شد به خیل مدافعان حریم عشق و ولایت پیوست؛ ابتدا به صورت بسیجی در منطقه غرب کشور و بعد از آن در کسوت سپاهیان اسلام در مناطق مختلف جنوب به مبارزه با دشمن متجاوز پرداخت. امیرحسین در سال ۱۳۶۱ ازدواج کرد و خداوند یگانه دخترش را به او هدیه کرد. ولی او همچنان در جبهه‌های نبرد در حال مبارزه با دشمن بعثی بود. 

شهید امیرحسین ندیری، فرمانده اطلاعات و عملیات لشکر ۱۷ علی بن ابیطالب

با لیاقت و کاردانی که از خود نشان داد به مسئولیت‌های مختلفی از جمله فرماندهی اطلاعات و عملیات لشگر ۱۷ علی بن ابیطالب برگزیده شد. شکوه حماسه او با فتح قله شهادت در منطقه مهران جاودانی‌ترین خاطرات را به حافظه تاریخ سپرد. او در بیست و نهم مردادماه ۱۳۶۲ بر اثر انفجار مین بر بال ملائک تا عرش خدا پرواز کرد. پیکر مطهر شهید در زادگاهش به خاک سپرده شد.

متن وصیتنامه شهید بدین شرح است:

بسم الله الرحمن الرحیم مَن طَلَبَنی وَجَدَنی، مَن وَجَدَنی عَرَفَنی وَ مَن عَرَفَنی اَحَبَّنی وَ مَن اَحَبَّنی عَشَقَنی وَ مَن عَشَقَنی عَشَقتَهُ وَ مَن عَشَقَتَهُ قَتَلتَهُ وَ مَن قَتَلتَهُ فَعَلی دِیَتَهُ وَ مَن عَلی دِیَتَهُ فَاِنّا دِیَتُهُ ... آن کس که مرا طلب کند می‌یابد، آن کس که مرا یافت می‌شناسد، آن کس که دوستم داشت به من عشق می‌ورزد، آن کس که به من عشق ورزید من نیز به او عشق می‌ورزم، آن کس که به او عشق ورزیدم کشته‌ام می‌شود و آن کس که کشته‌ام شود خون‌بهایش بر من واجب است و آن کس که خون‌بهایش بر من واجب است پس من خودم خون‌بهایش هستم. برادران! من حقیر، هر بار که به نوشتن وصیت‌نامه فکر می‌کنم و هر بار که می‌خواهم سفارشی بنمایم می‌بینم که ملت بیدار و شریف ایران، به طریق بهتری عملاً ثابت کرده‌اند، الحمدلله. البته واضح و روشن است که این کار در توان و قدرت انسان‌های معمولی نیست؛ این‌چنین ایثار و فداکاری، و به عبارت بهتر تمامی این معجزات، از موهبات الهی است که از ملت شهیدپرور ما سر می‌زند. عزیزانی که سر و جان در طبق اخلاص می‌نهند و برای دفاع از حقانیت اسلام، جهاد می‌کنند، نشان عشقشان به محبوب می‌باشد. یکی از نشانه‌های این موهبات الهی این است که ملت عزیز ما، خون شهیدان خویش را پاس می‌دارد و سعی می‌کند که اعمال خویش را که مسیر آنان قرار دهد، تا موجبات رضای معبود را فراهم آورد ... انتظار من از ملت شریف ایران، خصوصاً پدر و مادرم، این است که بر درگاه خداوند، تبارک و تعالی، تضرع و زاری کنند که این هدیه ناقابل را از ایشان بپذیرد. سفارش می‌کنم، ملت ایران تمام امکانات و جانشان را در خدمت این حکومت و این رهبر عزیز، که چراغ راه شهدا و تمامی نجات‌یافتگان از گناه می‌باشد، قرار دهد ... آگاه باشید که دیر یا زود، زنگ حرکت زده خواهد شد؛‌ای خوشا بر حال آنان که توشعه ره به اندازه کافی با خود برداشته باشند.... بعد از قرن‌ها، خداوند در رحمت دیگری را بر روی ملت ما گشود؛ خوشا به حال آنان که قدر این رحمت و نعمت را دانسته و می‌دانند. در مورد وصیت شخصی خودم، باید بگویم که اگر برای خانواده‌ام ممکن بود، هزینه‌ای را که برای جشن عروسی‌ام در نظر گفته‌اند، آن را به جبهه‌های جنگ، اختصاص دهند. والسلام علیکم و رحمه‌الله و برکاته. برادر کوچک شما، امیرحسین ندیری. خاطرات: امیر مشغول سربازی بود که زمزمه انقلاب آغاز شد و امام (قدس سره) دستور دادن که سربازان از پادگان‌ها فرار کنند و ... او هم پادگان را ترک کرد و به خانه آمد! خیلی‌ها آن روز او را مورد سرزنش قرار داند که چرا فرار کردی؟ اگر تو را بگیرند، اعدامت می‌کنند و ... امیر هم قاطعانه با اطمینان خاطر می‌گفت: شاه، رفتنی است؛ اسلام پیروز خواهد شد و ان‌شاءالله دوباره به ادامه خدمت سربازی مشغول خواهم شد، خدمت به این رژیم، هیچ معنایی برای من ندارد. شهید ندیری بعد از این که جنگ آغاز شد، گویی جبهه را معشوق خود می‌دانست و بیشتر ایام را در جبهه، حضور داشت، سعی می‌کرد در آنجا در کار‌های سخت شرکت کند، لذا فعالیت در اطلاعات عملیات را که از امور مهم و مشکل جبهه بود، انتخاب کرد و شایستگی خود را به لحاظ همان اخلاص در عملی که داشت، نشان داد و تا مرحله فرماندهی این واحد، پیش رفت. شبی شهید ندیری به سنگر ما آمد و ما از سعادت دیدار او خوشحال بودیم؛ ساعتی بعد شهیدان زین‌الدین و دل آذر هم رسیدند، اما هر چه کردیم به سنگر نیامدند. شهید زین‌الدین می‌گفت: ما کار داریم و لازم است که برویم. من از میزان علاقه او به شهید ندیری خبر داشتم، به آقا مهدی گفتم: بیایید تو، خدمت شما باشیم؛ آقای ندیری هم هستند و ... در جوابم گفت: محمد! چرا زودتر نگفتی؟!. به هر حال شهید زین‌الدین به شوق دیدار شهید ندیری به سنگر ما آمد. وقتی که قرار شد شهید ندیری شب را در سنگر ما بماند تصمیم آقا مهدی به کلی عوض شد و به شهید دل آذر گفت: شما بروید، من امشب را اینجا می‌مانم. من به شوخی به ایشان گفتم: شما که کار داشتی و می‌خواستی بروی! چطور شد که ماندنی شدی؟! پاسخ او را از قبل می‌دانستم! او به شوق دیدار شهید ندیری آمد و ماند. من آن شب از اوج عشق و علاقه معنوی آن دو بزرگوار به یکدیگر که ریشه در لطافت و طراوت روح آن دو داشت، آگاه شدم و از صمیم قلب، آنان را دعا کردم. در منطقه والفجر مقدماتی، سحر بود که حرکت کردیم و قریب ۱۰ الی ۱۱ کیلومتر را در رمل‌ها، پیاده‌روی داشتیم. به خط دشمن که رسیدیم، شناسایی‌ها انجام شد. ایشان با دقت نظر خاصی به زوایای کار، نگاه می‌کردند و یادداشت بر می‌داشتند؛ یک‌دفعه متوجه شدیم که با یک لحن خودمانی و با شوخی گفت: بچه‌ها آماده باشید! با سرعت دو و میدانی، انگار که می‌خواهیم مسابقه بدهیم رو به خط خودی باید بدو بدو، برویم. ما در ابتدا فکر کردیم که ایشان شوخی می‌کند، مکثی کردیم؛ یک‌باره گفت: عجله! مگر نمی‌بینید عراقی‌ها را؟! با جیپ حرکت کرده‌اند که ما را اسیر کنند و ببرند! با اعتماد به نفس، روحیه عالی و تجربه بسیار ایشان، توانستیم از دست عراقی‌ها بگریزیم.

شهید امیرحسین ندیری، فرمانده اطلاعات و عملیات لشکر ۱۷ علی بن ابیطالب

بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
گزارش خطا
Bookmark and Share
X Share
Telegram Google Plus Linkdin
ایتا سروش
عضویت در خبرنامه
نظر شما
آخرین اخبار
مراسم سوگواری شهادت حضرت زهرا (س) و وداع با شهدای گمنام در شهرکرد
۵۷ هزار تن نهاده دامی در آذربایجان‌غربی توزیع شد
آغاز آیین تشییع ۷ شهید گمنام در رشت همزمان با سالروز شهادت بانوی آب وآیینه
کودکان و نوجوانان و شعر‌های فاطمی
افتتاح مرکز آزمایشگاهی،سونوگرافی و رادیولوژی درمانگاه بسیجیان آزادشهر
بسیج همواره در میدان عمل و خدمت حضور دارد
صادق زاده به نشان برنز رسید
برپایی آئین عزاداری در شهر‌های مختلف استان
پیام تسلیت رئیس رسانه ملی در پی درگذشت هادی مرزبان
دادگاه‌های شبیه ساز تمرینی برای اجرای عدالت در آینده برای دانشجویان
نظام به برکت بسیج بسیاری از بحران‌ها را سپری کرده است
هوای تهران ناسالم برای همه
 کارگروه‌های تخصصی در شورای اطلاع‌رسانی کرمانشاه تشکیل می‌شود
شبنم یاری به مرحله رده بندی تکواندو راه یافت
۱۱ مصدوم و یک کشته در پی تصادف جاده‌ای استان
پیکر مطهر هفت شهید گمنام امروز در کرمانشاه تشییع می شوند
وجود ۶۰۰ تا ۷۰۰ هزار ماینر غیرمجاز در شبکه برق
میزبانی صداوسیمای مازندران از پیکر مطهر شهید گمنام
محبت و ارادت و عشق به اهل بیت (س) در یک کتاب
هشت فرزنده ثمره ازدواج یک زوج جوان درچه ای
  • پربازدیدها
  • پر بحث ترین ها
تصاویر ناسا از منطقه آتش سوزی در جنگل الیت چالوس
راه‌اندازی بازارچه‌های میوه و تره بار درون شهری در همدان
افتتاح واحد تولیدکارتن‌ در ارومیه
مدارس استان البرز غیر حضوری شد
وزیر ورزش و جوانان به عیادت دختر موتور سوار رفت
چندین شهید و زخمی در حمله رژیم‌صهیونیستی به ضاحیه بیروت
خط و نشان رئیس کل بانک مرکزی برای ملاکی بانک‌ها
سنگ اندازی مقابل اجرای طرح حمایت از رانندگان اینترنتی
ایست به اتلاف انرژی
«اذان نگو بلال»، کاری از گروه هوش مصنوعی شبکه نمایش
آلودگی شدید هوا در تهران
چاقوی زنجان؛ تلفیق مهارت، هنر و تاریخ ۱۷۰۰ ساله
پایان چشم انتظاری
عزاداری شب شهادت حضرت زهرا (س) در حسینیه امام خمینی
ضرورت حفظ اتحاد و انسجام ملی
غیرحضوری شدن مدارس در سه شهر و چند روستای استان مرکزی  (۲ نظر)
کشتی فرنگی المپیک ۲۰۲۵ ناشنوایان؛ دزفولی طلایی شد  (۲ نظر)
آژانس بین‌المللی انرژی اتمی به یک باشگاه سیاسی تبدیل شده  (۱ نظر)
بامداد مرگبار در پایتخت؛ ۴ فوتی در تصادفات آخرین جمعه آبان ماه  (۱ نظر)
آمریکا و سه کشور اروپایی «توافق قاهره» را کشتند  (۱ نظر)
مصرف ۳ تا ۵ برابری برق در کولر‌های گازی  (۱ نظر)
رکورد ۸۸ کیلومتر ریل‌گذاری درطرح چابهار – زاهدان  (۱ نظر)
مدنی‌زاده: نوسان کوتاه‌مدت بورس نباید سرمایه‌گذاران را بترساند  (۱ نظر)
ترک‌ فعل در اجرای قانون جوانی جمعیت جرم است  (۱ نظر)
۱۵ متر سقوط برای نجات یک زندگی در کوه صفه اصفهان  (۱ نظر)
«آخرین دیدار»، در خبر‌های امروز رسانه  (۱ نظر)
بالا گرفتن تنش میان اروپا و آمریکا بر سر اوکراین  (۱ نظر)
تقویت هویت ملی و دینی دو محور کلیدی وزارت آموزش و پرورش است  (۱ نظر)